سی چهار سال از حکومت اسلامی در ایران می گذرد : سی وچهار سال دروغ ؛ زور؛ بندگی؛ بردگی؛ پستی؛ سرافکندگی و مهمتر از همه کلاهبرداری اسلامی را پذیرفته ایم.سی چهارسال پیش از چاله ای جستیم به خاطرناااگاهی ها؛ بی دانشی های سیاسیی و تاریخی به چاه ی عمیقی فرو رفته ایم. سی وچهار سال مبارزه وپیکار برای برچیدن
رژیم ایرانی کش و کلاهبردار ودروغ گو ما را به اهداف خود همانا ازادی آیران و آیرانیان است نرسانده است..این بیانگرقوی بودن حکومت زورگو وجنایتکار اسلامی نبوده بلکه نشانه بی نظمی؛بی برنامه گی؛نبودن رهبری حزبی؛ پایداری و اتحاد ویکپارچگی ومهمتر از همه نداشتن اعتماد بنفس و انسجام وپشتکاری همه مان چه دردرون کشور و چه بیرون از ایران بوده است.
بدون داشتن رهبری حزبی وپدید اوردن وپیوستن به ان امکان مبارزه برای سرنگونی کا مل حکومت اسلامی نبوده و نخواهد بود. حکومت اسلامی در ایران، حکومتی است که خواهان مردمی هستند تا مرگ را بر زندگی ترجیع دهند، به پرورش واموزش مردمی هستند تا انگیزه زندگی کردنشان نه برای زندگی بلکه برای مردن باشد. به تربیت و اموزش مردمی می پردازنند تا تاریکی وجهل و نادانی را بر روشنایی ودانش و اگاهی ترجیع دهند. به پرورش مردمی می پردازند تا گریه، غم وانده و زاری را جایگزین شادی وخنده ، صفا و خوشحالی کنند. دوشمنی را جایگزین دوستی، زشتی را جایگزین زیبایی، تفرقه را جایگزین همبستگی، وحشیگری را جایگزین تمدن، وخفقان را جایگزین ازادی، تمکین وتوسری خوردن را جایگزین سربلندی و سرافرازی وازاد منشی ؛ استعمار عربی را جایگزین تمدن و فرهنک ایرانی ، امام و امامزادهای پوشالی را جایگزین سرداران و قهرمانان و جانباختگان ایران زمین. این رژیم ننگین اسلامی در ایران در این سی و چهار سال ضدیت و دوشمنی اشکارش بر علیه ایران و تمدن وفرهنگ و مردم ایران بر همگان نه تنها برای ایرانیان بلکه حتی برای جهانیان نیز اشکار شده است .
حکومت ولایت فقیه اسلامی حکومتی نیست که بتوان با جنبش های خودجوش ان را درکوتاه مدت سرنگون ساخت.تجربیات سی وچهارسال مبارزه این امر را به خوبی نشان می دهد. مبارزات بی شمار خودجوش در طول سی و چهارسال اخیر بیشتر به پراکندگی ودستگیری ؛ شکنجه؛ اعدام ایرانیان گشته است . و هم زمان حکومت ضد ایرانی فقیه اسلامی درایران توانسته است با افزایش تدابیر نظامی خود وایجاد وحشت در میان مردم ایران؛ توانمندی های نظامی و سیاسی خود را انچنان بالا ببرد تا منجر به سست شدن اعتماد بنفس و پشتکاری ؛ خود باوری مردم ایران شود.
متاسفانه حکومت ولایت فقیه اسلامی در ایران مهارت بزرگی در سست کردن و از میان بردن اعتماد بنفس و خود باوری و ایجاد ترس و پراکندگی مردم ایران دارد. سی و چهارسال توانسته است چه با افزایش جو سرکوب وبیرحمی؛ وچه گاهی اوقات با مانوورهای سیاسی رفرمیستی خود پایه های حکومت ترور و وحشت خود را محکم تر سازد.. انجاه که به به سرکوب کامل نیازی نیست با
کلاهبرداری ودروغ به ادامه حکومت استکبار اسلامی خود می پردازند؛به عبارتی دیگر روحانیت اسلامی هم لباس گرگ را به تن دارند وهم لباس روباه را؛ اکنون که صاحبان قدرت در ایران هستند دررندگی وگرک صفتی شان نتها برای ایرانیان بلکه برای همه جهانیان اشکار شده است.زمانی که از عرشه قدرت پایین افتادند لباس روباه صفتی را با کمال پرروحی خواهند پوشید. چنین است خصلت و ویژگیهای روحانیت اسلامی . رژیم اسلامی همه الترناتیوهای را که احتمال ان می رفت خطری برای حکومت اسلامی باشند از میان برده است واین بیانگر بی برنامه گی و سیاستهای نادرست ونداشتن استراتژیک وتاکتیک های سیاسی درست از جانب اپوزیسیونهای گوناگون بوده است. حکومت استکبار اسلامی را نمی توان با چنین سیاستهای پوچ و توخالی سی و چهارسال اخیر اپوزیسیونهای مذهبی؛ سلطنتی؛ چپی وراستی تهدیدی کرد. همه ما چه در درون ایران و چه در بیرون ایران این را باور داریم چون انچنان پایگاه و پشتوانه و حمایت مردمی ندارند که بتوانند تهدیدی جدی برای حکومت اسلامی در ایران باشند. برای مبارزه با این حکومت اسلامی ضد ایرانی به حزب و تشکیلات بزرگی نیاز داریم که بتواند پایگاه و اعتماد و حمایت مردم را بدست اورد. بدون پشتوانه مردمی؛ بدون همبستگی؛ یکپارچگی و اتحاد مردم ایران در چهارچوب تشکیلات بزرگی امکان پذیر نیست. بدون رهبری حزبی قوی و محکم وقاطع امکان پذپر نیست. سی و چهارسال در خواب و رویای ان بوده ایم و سی و چهار سال نیز
باید حرف ان را هر روز تکرار کنیم. اکنون زمان عمل فرا رسیده است.باید لباس کار پوشید.باید از خود مایه گذاشت رژیم ولایت فقیه اسلامی از همبسگی؛ یکپارچگی و اتحاد مردم ایران وحشتناک می ترسد؛ پس بیایم اتحاد و یکپارچگی خود را نشان دهیم و در چهارچوب حزبی سازمان دهی شویم
که دارای توانایی رهبری وسازماندهی باشد و نسبت به سیاستها و خط و مش های نظامی حکومت اسلامی اشنا و اگاه باشد وبا گام های کوچک اما محکم واستوارو با اتخاذ و انتخاب تصمیمات درست سیاسی وناگزیر نظامی و پرهیز و دوری از شتباهات سی و چهار ساله گذشته و با اراده ی سازش ناپذیر به مبارزه با حکومت اسلامی تا براندازی کامل ان از خاک نیاکان ما شویم. اگر خواهان چنین دگرگونی و پاکسازی ایران ازحکومت زورگو واستکباری اسلامی هستیم باید جدی باشیم؛ باید لباس کار پوشید. باید خودخواهی را کنار گذاشت. دانش/فهم/شعور یکپارچگی واتحاد را در خودمان زنده کنیم. باید دور یک نهاد و حزبی سازمدهی شویم.
باید اندیشه های پاسیفیستی و خصلتها و ویژگی های سست وفسیل شده خود را با افکار و ایده های مثبت وویژگی های مبارزاتی و خودباوری و اعتماد بنفس و اراده ای محکم و استوار و سازش ناپذیر جابجا کرد و جانشین ان ساخت. انچه که باعث وحشت حکومت استعماری وخشن و زورگو اسلامی می شود همانا همبستگی؛ یکپارچگی و اتحاد مردم ایران است پس اولین و نخستین گام پیوستن و عضو شدن و سازماندهی شدن در چهارچوب حزبی شویم که هم توانایی پذیرش همه نوع افکارو اندیشه های گوناگون را داشته پاشد وهم توانایی رهبری ایرانیانی که خواهان سرنگونی کامل و بی قید و شرط حکومت ننگین استکبار اسلامی هستند را دارد.پدیداوردن وبوجود اوردن وسازماندهی شدن در حزبی بزرگ ؛ نیاز کنونی همه ما ایرانیانی که تنها و تنها به ایران می اندیشند. نه اسلامی؛ نه سلطنتی؛ نه چپی ونه راستیی . تنهاو تنها ایران؛ ایرانی ازاد برای همه ایرانیان بدون هر گونه قید و شرطی برای محدود
کردن ازادیهای سیاسی.
حزبی که به بزرگی و عظمت سپاه کوروش کبیر و پایداری ؛اراده
سازش ناپذیر؛ بی باکی وشجاعت دلاور ترین سرباز ایران بابک خرم دین بوجود اورد. باید انچنان حزبی بسازیم ؛ باید انچنان همبستگی و اتحادی تشکیل دهیم؛ باید انچنان نیروی بزرگی تبدیل شویم که حکومت ضد ایرانی ولایت ننگین اسلامی نه خود را برای مقابله و رودررویی با ان؛ بلکه برای عقب نشینی و گریز و فراراماده کنند. چنین کاری امکان پذیر بوده و است و نیاز به خود باوری؛ اتحاد وبوجوداوردن وپیوستن وعضوشدن و سازماندهی شدن در حزبی بزرگ دارد
سی و چهار سال است درانتظاریم تا کسی یا شخصی یا گروهی ما را از این جهنم اسلامی که با دروغ وحقه بازی و زور و کشتاربیرحمانه ایرانیان انجام گرفت ؛ رها سازند.این نیز همانند وحده ها و حرف های شیرین امام های کلاهبردار ودروغ گویان حرفه ای رهبران اسلامی ؛ خواب ورویای بیش نیست. بیایم دست به دست هم دهیم؛ هم صدا وهم اواز شویم ؛ همبسته و متحد گردیم ؛ نهضت نو و تازه ایرانیان دمکرات را بزرگترین و با قدرترین نهضت ایرانیان سازیم تا بدنبال ان به به تشکیل حزبی بزرگ برای سازماندهی درست ما؛ به مبارزه با حکومت ننگین اسلامی وارد عمل شویم تا برای همیشه از شر این حکومت ننگین اسلامی ازاد شویم. حکومت دیکتاتوری شاهی در مدت کمتر از یکسال و نیم با مبارزات یکپارچه مردم سرنگون شد و نتوانست دوام بیاورد .
حکومت استکبار و جنایتکار اسلامی نیز هرگز توان رویاروی و مقابله با همبستگی ؛ یکپارچگی و اتحاد مردم ایران نخواهد داشت ودر مدت کمتر از یک سال و نیم به زانو در خواهد امد و راه گریز و فراررا دنبال خواهد کرد. . بیایم یک وسال نیم از وقت و زندگی خود را برای ازادی ایران از چنگاله خونین حکومت اسلامی صرف کنیم . یک سال و نیم از عمر خود برای ایران کمترین کاری است که برای کشورمان انجام می دهیم اما بزرگترین افتخار؛ غرور؛سربلندی وپاداش را به تک تک ما خواهد داد و به عنوان نسلی که به خود امد ؛ گام برداشت ؛ خود را فدای ایران کرد؛ قیام کرد ؛ تا ورشکستگی؛ سرشگستکی؛ و سرنگونی کامل حکومت ننگین اسلامی از پا ننشست ؛ همچون کوروش کبیر؛بابک خرم دین؛ ستار خان و باقر خان؛ میرزا کوچک خان؛ مصدق ومبارزین و قهرمانانی همانند صدیقه دولت ابادی؛ بی بی مریم بختیاری معروف به سردار بختیاری؛ زینب پاشای تبریزی؛ قمرالملوک وزیری و فروغ فروخزاد و هزاران مبارزه دیگر برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه خواهند شد
سی وچهارسال است که حکومت اسلامی در ایران حال چه با انتخابات نمایشی اسلامی وچه با زور و دیکتاتوری بی رحم اسلامی؛ حکومت می کند و متاسفانه به رسمیت بیشتر کشورهای جهان شناخته شده اند و به عنوان نمایندگان ایران نام برده می شوند با وجود اینکه همه کشورهای جهان می دانند که این حکومت هیج گونه مشروعیت قانونی نداشته و به وسیله ری ازادانه ومستقیم مردم انتخاب نشده اند و هرگز در ایران چه در زمان دیکتاتوری شاهی و چه در زمان ولایت فقیه اسلامی انتخابات ازاد نبوده و کاملاند فرمایشی ونمایشی بوده است.
چرا برای اینکه الترناتیوو جایگزین دیگری حال به هر دلایلی نبوده است چون من و تو؛ ما و شما؛ در خواب و رویای عمیقی فرو رفته ایم وشرایط تاسف اور کنونی را پذیرفته ایم وتن به سرشکسگی واوارگی دادیم وحسرت روزهای نیامده ای را می خوریم که کسی یا گروهی ما را از این جهنم اسلامی ازاد سازد و عذاب وجدان سی و چهار ساله ما را پایان دهد این رژیم ننگین اسلامی ؛هواداران ؛مزدوران وآوباش های خود را دارد . بدون داشتن چنین پایگاهی در میان مردم امکان سی و چهار سال حکومت را نداشته اند هر چند این پایگاه توده های بسیار بزرگی از مردم شسته شده مغزی ؛ فسیل های اسلامی درون و بیرون کشوری؛ و پاسداران و بسیج های مزدور ضد ایران و ایرانی را تشکیل می دهد.
این رژیم با این همه تبلیقات سمی اسلامی با هزارن اخوندهای ریز و دروشت که تنها و تنها کارو شغل شان داستان گویی و داستان سرایی جعلی؛ دروغ گویی وکلاهبرداری روزانه است پابرجاه خواهد ماند برای اینکه مغزهای شسته شو شده وفسیل های اسلامی با چنین داستان سرای ها و دروغ های اخوندها ارضا می شوند ومایل به شنید ن هیچ گون حرفی وسخنی که نیازبه فکرکردن واندیشیدن باشد را ندارند.با این رژیم و با این مردمی که طرفداران وپاسداران ونمایندگان ان هستند به هیچ وجه نمی شود کنار امد. هر گونه گفتگویی برای پیدا کردن راه حلی با حکومت اسلامی نتها ما را از اهدافمان دورتر خواهد کرد بلکه به نابودی ما نیز خواهد انجامید.
پس چکارباید کرد؟ باید به گذشته برگشت کاری است غیر ممکن نه تنها مشکلی از مشکلات ما را برطرف خواهد کرد بلکه روز به روز ما را از اهدافمان دورتر خواهد کرد. سی چهار سال است از هم می پرسیم چرا بر نمی خیزیم اما نمی پرسیم چطور و چگونه باید برخیزیم. هر کسی که از بپا شدن و بر خاستن می گوید می کوشیم با دلایل و با پرسش های گو ناگون و تکراری سد و دیوار بزرگی برای همدیگر بسازیم. گذشته را نمی توان تغیر داد؛ اما می توانیم با هم ایندای بهتر بسازیم.
ایا با ید سی وچهارسال دیگرصبر کرد؛ ایا باید سی و چهار ساله دیگردر انتظار شاهی یا گروهی تشکیل شده از چندین روشنفکر سیاسی شد و همچنان دست رودست هم بگذاریم وبا اوردن دلایل گوناگون از هرگونه احساس مسولیتی شانه در کنیم و به وضعیت وحشتناک و تاسف اورکنونی ؛ سرهایمان را خم کرد و تن به پذیرش و تمکین ان کنیم. و برای توجیه ناتوانیهای خود، یا برای سرپوش گذاشتن به کمبودها ونداشتن خودباوری واعتماد بنفس برای سکوت وخاموشی خودمان دهها دلایل بی مورد وتوخالی وپوچ بیاوریم و برای زندگی و اینده بهتر برای خود وخانواده با سرشکستگی از کشور خارج شد.
چنین مهاجرتهاهی نه تنها بیشتر به پراکنده گی مردم ما ؛ بلکه به انسجام و قوی شدن وپایداری حکومت اسلامی منجر می شود . اکنون زمان ان فرا رسیده است تا تک تکه مان از خود بپرسیم برای ایران چکار می توانیم انجام دهیم. من به عنوان یک ایرانی پیرو و دنباله رویه راه کوروش کبیر، بابک خرمدین، ستار خان و باقر خان و میرزا کوچک خان، مصدق وهزاران ایرانی مبارزه جانباخته ایران؛ من به نماینده گی همه ان ایرانیانی که درانقلاب 22 بهمن جانشان را برای ایرانی ازاد از دست دادند اما متاسفانه بخاطر ربوده شدن اهداف انقلاب ومنحرف کردن ان به سوی فاضلاب اسلامی و با جنایت های سی چهار سال حکومت ننگین ولایت فقیه اسلامی به فراموشی کامل سپرده شده اند؛ خواهان زنده کردن پیام و فریاد ازادیشان هستم. من به نمایندگی همه دوستان و یاران سربازم در بلندیهای ایلام وگیلان غرب ودر فراز کوه سیاه که برای ازادی نفت شهر وایران دقیقه به دقیقه گشته می شدند وجان باختند؛خونهای ریخته شده شان در سیاه کوه وبلندیهای گیلان غرب و دیگر مناطق ایران نباید مورد توهین واهانت ومسخره روزانه جنایتکاران اسلامی ایرانی کش در ایران قرارگیرند. من به نمایندگی همه دوستان وهمرزمیهایم در جنگهای چریکی وپارتیزانی در کوهای زیبای کردستان که برای ازادی ایران گشته شدند و جان باختند؛ من به نمایندگی همه دوستان ویارانم در شهرهای ایران از نهاوند وکرمانشاه تا اردبیل وتبریزومراغه و تا رشت وتهران و دیگر مناطق ایران جانشان را برای ایرانی ازاد از دست دادند ومرگ را با سربلندی پذیرفتند و به پذیرش؛ سازش؛ تسیلم شدن وسر فرود اوردن به حکومت ننگن اسلامی نپرداختند و ازهر گونه مشروعیت بخشیدن، به رسمیت شناختن وقانونی جلوه دادن ان دوری کردند و مرگ را بر زندگی در دامن حکومت ننگین اسلامی در ایران ترجیه دادند من این مسؤلیت بزرگ را به عهده می گیرم وپایه و بنیان گذارنهضتی هستم که تا با استقبال مردم وجوانان و با عضویت ملیون ها ایرانی و با رهبری هزاران ایرانی و با نظم وبرنامه ریزی و تاکتیک و استراتژی درست در ایران حماسه بیاورینیم وانچنان لرزه بر اندام ننگین حکومت ولایت فقیه اسلامی بیاندازم تا به سرنگونی کامل ان و پاکسازی ایران از بوی گنده حکومت اسلامی و دستگیری و تنبیه ومجازات تک و تک ملاها و اخوندهای ریزو درشت دروغ گو وکلاهبردار از پا ننهشینم وسوگنده همکاری و همبستگی و اتحاد و وفاداری به همدیگر بجا نهیم. با یک گروه ، یا نهاد چند نفره ، یا صد نفره، یا هزار نفره ، یا حتئ ده هزار نفره نمی توانیم تهدیی جدی برای حکومت بی رحم وجنایتکار ولایت فقیه اسلامی درایران باشیم پس اگر جدی هستیم وخواهان سرنگونی این رژیم کلاهبردار، زورگو و جنایتکار اسلامی در ایران هستیم باید نهضت ایرانیان دمکرات را بزرگترین نهضت ایرانیان سازیم. راهای دیگر ما را به بیراه می کشا نند. هر جا که اراده ای باشد انجام هر گونه کاری امکان پذیر است.در هر شهری یا در جایی که چند ایرانی است می توانند به ساختن و تشکیل گروهای کوچک حتی چند نفره نهضت ایرانیان دمکرات بپردازنند.
این نهضت به چندین ملیون ایرانی اگاه وبا دانش، سربلند وسرفراز؛ نترس و بی باک نیاز دارد.تا بدنبال ان با تشکیل حزبی بزرگ به مبارزه نهایی بر علیه یکی از کثیف ترین و ضد ایران وایرانی ترین حکومتی که تاریخ ایران به خود دیده است برخیزد. بدون یک حزب قوی وهمبستگی وهمکاری و عضویت چندین ملیون ایرانی در ان هر گونه مبارزه با حکومت ولایت فقیه اسلامی به شکستی دیگر خواهد انجامید و به دستگیری؛تحقیر؛ شکنجه و اعدام مردم و جوانان ما خواهد شد و به این ترتیب باردیگر پایه های حکومت ننگین اسلامی محکم تر وبه پراکندگی و از دست رفتن اعتمادبنفس و خودباوری مردم ما خواهد شد. پس بیایم دست به دست هم دهیم ؛ پیمان همبستگی و اتحاد و وفادری بجا نهیم؛ به تشکیلات بزرگی تبدیل شویم که پایه های حکومت اسلامی را از ریشه بزند و اهدافی را که نه تنها سی و چهار سال، بلکه صدها سال دنبال کرده ایم به ان دست یابیم. اگر بخواهیم، می توانیم.چنین کاری امکان پذیر بوده، است وخواهد بود. نیاز به حزبی بزرگ، رهبرانی هوشیارومحکم وپایدار، وملیون ها ایرانی اگاه ، با دانش ومبارز دارد.باید یک ملت شویم بنام ملت ایران ، نه به عنوان ملیت های گوناگون که به نابودی ما منجر خواهد شد.
بیایم از خود بپرسیم چگونه حکومت خلیفه های کوچک و بزرگ ایرانی کش اسلامی در ایران، هزاران ایرانی فسیل شده مغزی را که نه توان پرسش کردن ونه خواهان اندیشیدن را دارند گله وار دور حکومت ننگین اسلامی خود سازماندهی کرده و با پرداخت جیره ومزدهای کلان بوسیله انان به دستگیری، زندانی وازارو اذیت، وکشتن مردم ایران در مدت سی و چهار سال پرداخته اند این در حالی است که اخوند های کوچک و بزرگ، بزدل ترین و ترسوترین قشر وگروه را در ایران تشکیل می دهند.
همزمان ازخودمان بپرسم، چگونه است که ما هزاران یا ملیونها ایرانی ضد حکومت اسلامی باهمه هوشیاری ودانش، دارای توانایی اندیشدن و پرسش کردن ، با ویژگی های بسیار بزرگ شخصیتی از جمله مغزی، هنری وفرهنگی وبازاری ، نتوانسته ایم تهدیدی جدی برای خلیفه های کوچک وبزرگ اسلامی در ایران باشیم. این در حالیست که حکومت اسلامی به خاطر سیاستهای خشن وتروریستی خود چه دردرون ایران وچه در بیرون از ایران دوستان وحامی یان بسیار اندک ومحدودی دارند و پشتیبانان حکومت اسلامی در بیرون از کشور همانند خودشان جنایتکاران ودیکتاتورهای بیماری بیش نیستند. اگر مبارزات همگانی و محکم و پیوسته و سازمندهی شده در ایران رخ دهد و انجام بگیرد با توجه به شرایط سیاسی جهان و دید باز مردم جهان از ایده لوژی اسلامی به عنوان یک دین خشن، ضد ازادی سیاسی و شخصی و ضد زنان وضد هر گونه دگر اندیشی و شادی است، مبارزات مردم ایران با پشتیبانی و حمایت بیشترین و مهمترین کشورهای جهان قرار خواهد گرفت. این یک واقعیت است.پس بیایم اغازگر چنین حماسه ملی ایرانی د ر ایران باشیم.
ایا فکر می کنیم بدون دست بکارشدن ، بدون برنامه ریزی وسازمان دهی ،بدون تشکیلات وپیوستن به حزبی بزرگ ، بدون همبستگی همه جانبه ، و مبارزه سراسری پیوسته و بدون استاب ،این حکومت به مرور زمان خواهد رفت. این خواب ورویای شیرینی بیش نیست ،ای کاش چنین بود. همانگونه که با زور امده اند و با زور حکومت می کنند باید با زورنیز سرنگونشان ساخت. درهمه مناطق وکشورهایی که این خلیفه ها وجنایتکاران ودیکتاتورهای بی رحم و وحشتناک اسلامی حکومت کرده اند اثاری جز خرابی،ویرانی، کشتار وحشتناک انسانهای اندیشمند و ازاده، جنگ وخشونت، تاریکی، جهل، ودروغ وکلاهبرداری ورشکستگی دینی و مذهبی از خود بجا ننهاده اند و تنها ، تنها با مبارزه وشکست دادنشان قدرت را رها ه کرده اند.راه والترناتیوی دیگری نیست. روحانیت اسلامی در ایران تشکیلات بسیار بزرگی ساخته اند علاوه برخود که بسیارند؛ توده های بسیاری از مردم ایران را که هم چشمان وهم گوش هایشان را بسته اند و هم دلهایشان را از مهر ایران خالی کرده اند دوره این تشکیلات اسلامی ضد ایرانی جا داده اند. روحانیت بیرحم و جنایت پیشه اسلامی ؛ دین اسلام را دارد. تا زمانی که از این دین خشن وبی رحم نان می خورند برای بقای ان دست به هر جنایتی میزنند و هیچ گونه محدودیتی را برای خودنمی پذیرند. ما کسانی که خواهانه سرنگونی این حکومت ننگین اسلامی در ایران هستیم باید دوره یک انگیزه و ایدلوژی که ما را به هم نزدیک میکند،
جلوی هر گونه تفرقه و جدایی وخودخواهی و یکه تازی وخودپرستی می ایستد و فرهنگ همبستگی و پیوستگی و یکی شدن را در ما زنده می کند؛ جمع شویم. برای جمع شدن دور یک تشکیلاتی؛ ما نیز به فرهنگ و ایده لوژی نیار داریم که دلهایمامان پر از مهر به ایران شود؛ به ایرانی بودن خود ببالیم؛ برای ازادی و رهایی و سرافرازی ایران از خود مایه بگذاریم نیاز به ایده لوژی داریم که من نام ان را ایرانیست می نامم. ایرانیست ایده لوژی است که دلهای تک تک ایرانی را سرشاراز مهرایران خواهد کرد؛
ایرانیست ایده لوژی و نهضتی است که پایه وبنیادش برپندارنیک؛ گفتار نیک و کردارنیک استوار است. ایرانیست ایده لوژی است که فرهنگ و تمدن ایرانی را دوباره زنده خواهد کرد و ازادی وسربلندی و سرافرازی وشکوفایی را به ما ایرانیان باز خواهد گرداند. فارسی یا پارسی گپ زدن یا صبحت کردن نباید تنها خط و ویژگی مشترک ما ایرانیان باشد باید افکار واندیشیه مان را از دین و فرهنگ و سنن واداب رسوم استعمار اسلامی پاک سازیم وفرهنگ ایرانیست را که بر پایه تمدن ایرانی و مهر به ایران استواراست جایگزین سازیم. باید از خود اغاز کنیم اگربه پاکسازی خود از دین و فرهنگ جهل؛ نادانی ؛دروغ، پستی وچاپلوسی ، ترس، وحشت از خرافات وتناقصهای اسلامی خالی نکنیم, به تولید یا باز تولید فرهنگ و اداب و رسوم اسلامی خواهیم پرداخت و به طور مستقیم یا غیر مستقیم بهترین کمکها وپشتیبانی را به حکومت اسلامی در ایران خواهیم کرد. و تک تک ما ایرانیان بخصوص مخالفین حکومت ننگین اسلامی مسولیت ادامه وضعیت کنونی را به عهده داریم هیچ حکومت دیکتاتورو سرکوبگری بوسیله طرفدارن وپشتیبانان خود سرنگون نشده است بلکه سرنگونی هر نوع یا هر گونه حکومت دیکتاتوری یا سرکوبگری بوسیله مردم و توده های مخالف ان کشور و ان حکومت انجام می گیرد.
اگر ما در ایران شناخت درستی از اسلام و اخوندهای کوچک وبزرگ قبل از انقلاب داشتیم هرگزبه چنین سرنوشت شومی دچار نمی شدیم. اما اکنون که داریم، پس چرا سکوت، چرا خاموش، چرا سرشکسته، چرا کور با چشمان بسته، چرا کر گوش هایمان بسته ، چرا خودخواه به بیراهه می رویم، چرا از هم بیزاریم، چرا کوشش می کنیم روز به روز فاصله ها بیشتر شود و نزدیکی ها کمتر، به چه بیماری دچار شده ایم، درد مان چیست ودرمان مان کدام است. اری این حکومت جنایتکاران اسلامی در ایران ماندگار خواهد بود و ایران روز به روز ضعیف تر و ورشکسته تر ومکان و جایگاهی در میان بدترین وبد نام ترین وبیچاره ترین کشورهای جهان قرار خواهد گرفت ، همانگونه که اکنون یکی از بد ترین و بد نام ترین کشورهای جهان از ان نام برده می شود. با بودن حکومت اسلامی روز به روز بدترنیز خواهد شد. اگر سکوت خود را نشکنیم. اگر از خود حرکتی نشان ندهیم.
و اگر جدی نباشیم هیچکسی ، هیچ مردمی ،هیچ ملتی؛هیچ کشوری ما را جدی نخواهند گرفت. بیایم نهضت ایرانیان دمکرات را بزرگترین نهضت ایران سازیم تا با پیوستن وشرکت هزاران ایرانی ومبارزه همه جانبه و پیوسته وبدون استاب، بزرگترین ومهم ترین حماسه تاریخی را در ایران بیافرینم. نه حمله اسکندر ،نه حمله چنگیز خان مغول؛ نه حمله اعراب به ایران ، بلکه حمله حکومت ولایت فقیه اسلامی در سی و چهار سال گذشته بزرگترین و بدترین حمله به ایران چه به لحاظ سیاسی، چه به لحاظ نظامی؛ چه به لحاظ اقتصادی ،و چه به لحاظ فرهنگی بوده است. اخوندهای ریز ودرشت ،ایت لله های کلاهبردار کوچک و بزرگ بزرگترین دشمنان ایران زمین و مردم ایران هستنند؛ در این سی و چهار سال گذشته اهداف وایده های ضد ایرانی؛ و دشمنی شان با مردم ایران برای همه روشن و اشکار گشته است.اگرهنوز برای کسی اشکار نشده تنها وتنها بخاطر منافه مشترک اقتصادیشان با حکومت ننگین اسلامی است.چه انهایی که طرفداران این حکومت ننگین اسلامی هستند وچه انهایی که نان را به نرخ روز می خورند و متاسفانه تعدادشان چه در ایران و چه در بیرون از ایران کم نیست وبرای منافه اقتصادیشان پایبند به هیچ اخلاقی نیستند انگیزه های مذهبی یا شرعی واسلامی حکومت فقیه اسلامی برایشان اهمیت ویژه ای نداشته ونخواهد داشت بطور یقین با بهم خوردن تعادل نظامی حکومت اسلامی اتحاد و همبستگی اشان با حکومت اسلامی نیز کاهش پیدا خواهد کرد واز هم خواهد پاشید. بنابراین حکومت اسلامی می داند چطور باید شکم های بزرگشان را سیرنگه دارد و چگونه جیب های گشاده شان را پر .
ما به رهبرورهبران بسیاری نیاز داریم اما به یک ناجی ؛نیازی نداریم . ایران به یک رهبرورهبران بیشماری نیاز دارد که روز به روز ارزشهای همکاری؛ همبستگی؛ یکپارچگی و اتحاد و احترام به هم دیگر را جایگزین ارزش های منفی، خودخواهی ، تفرقه و چابلوسی و ضربه زدن به هم کنند. یکی از مهمترین وظایف نهضت ایرانیان دمکرات انتخاب رهبری توسط ری ازدانه اعضای نهضت ایرانیان دمکرات است و برای پشگیری وجلوگیری از افتادن به چاه عمیقی دیگر وظایف رهبری تعریف شده و زمان ان تنها برای دو دوره چهار ساله خواهد بود. نبود ونداشتن اداب و رسوم؛ و سنن و فرهنگ ازادی و دمکراسی در ایران هر گونه رهبری را تبدیل به دیکتاتور و زورگو ومستبد دیگر خواهد کرد اگر قدرتی نامحدود و زمان یا دوره ای بیشتر از چهار سال باشد. اکنون زمان ان رسیده است تا با پیوستن به نهضت ایرانیان دمکرات به کشف وپیدا کردن وپرورش وانتخاب بهترین رهبران ایران اغاز گر بزرگترین حماسه و رویداد و مبارزه تا سرنگونی کامل حکومت کلاهبردارن وجنایتکاران اسلامی باشیم
به نهضت ایرانیان دمکرات بپیوندیم وبه گسترش ایدلوژی ایرانیست در هرکجایی که بوی ایران و ایرانی است بپردازیم . راه وجنبش نیمه کاره یا پایان نیافته بابک خرمدین؛ جنبش مشروطه ؛ جنبش و نخستین جمهوری ایران در گیلان؛ قیام وجنبش 28 مهرداد و انقلاب 22 بهمن که توسط امامان کلاهبردار و گرگ صفتان اسلامی به بیراهه کشانده شد و اهداف واروزهای هزاران ایرانی مبارز که چه توسط نظامهای گذشته و چه بوسیله حکومت گرگ صفتان اسلامی اعدام شدند به سرانجام براسانیم. بازگشت به گذشته که چه بودیم مشکلی از مشکلات ایران را حل نخواهد کرد.چاه عمیق نادانی های سیاسی ما را عمیقتر میکند.
ما این همه ایرانیانی که در اورپا و امریکا زندگی میکنیم بیایم ازاروپایها وامریکایها بیاموزیم که قیامها و جنبش های پایان نیافته ونیمه کاره را بوسیله نسلهای بعدی به سرانجام رساندند اما ما ایرانیان تنها و تنها برای خودخواهی خود و برای توجیه بی توجه ای و پاسیفیستی و بی ارادگی بودن خود، ده ها دلایل بی مورد وبیهوده می اوریم؛ که اصلا چرا قیام شد؛ چرا انقلاب شد؛دستان بیگانه درکار بود؛ باعث بدبختی ما دیگران بودند و هستند و اصلا اجازه نمی دهند ایران رشد کند و ده ها دلایل بی مورد دیگر که به عمیق کردن چاه نادانی وبی دانشیهای سیاسی ما بیشتر کمک می کند.
همزمان کوشش می کنیم نقش خود را انکار نمایم واز هر گونه احساس مسولیتی شانه در کنیم. بجای بررسی درست از دلایل شکست قیام و خارج شدن ان ازمسیر، راه وجاده درست واصلیش می کوشیم به جوهر وماهیت جنبش و انقلاب حمله ور شویم و ان را مورد انتقاد خود قرار دهیم که چرا انقلاب کردیم ؛ انقلاب بهمن 57 کار بیگانان بود؛ جنبش وقیامهای گذشته از جمله جنبش مشروطه یا جنبش گیلان یا قیام 28 مرداد و دها خیزش وجنبش های دیگر نیز کاری نادرست و بیهوده و دستان بیگانه در کار بوده. پیام همه این جنبشها وانقلابها برای رهایی و ازدای ایران وایرانیان از استبداد ؛ وفرهنگ استعماری غربی و اسلامی ونظامهای دیکتاتوری حاکم بر ایران بوده. اگر به رهایی و ازادی دست پیدا نکردیم دلیل بر ان نیست که ازادی بد است؛ دلیل بر ان نیست حاکم برسرنوشت بودن خود بد است؛ دلیل بر ان نیست دمکراسی و حق انتخاب ازاد وانتخابات ازاد بد است.چرا به بیراه می رویم. مسیرجنبشها وانقلابات در طول این صد سال اخیرتوسط کسانی که منافه شخصی و گروهی؛ حزبی و مذهبی و دینی را بر منافه ایران و مردم ایران ترجیه داده اند خارج کردند و همه ما چه خواسته یا ناخاسته در ان نقش داشتیم همزمان هزاران ایرانی مبارز کوشش کردنند ایده ها وپیامها ی جنبش ها را دوباره زنده سازند اما توسط این بیماران قدرت کشته شدند.
.در فرهنگ غربی جنبشها و انقلابا ت نیمه کاره را با بررسی وارزیابی درست از دلایل عدم موقعیت ان با جنبش های نو دیگری با برنامه ریزی وسازماندهی و رهبریت تازه ای به سرانجام می رسانند. اما ما کوشش می کنیم با انکار کردن یا سرپوش گذاشتن به شرایط نادرست گذشته که زمینه های بروز رویداهای بعدی را پدید اورد از انجام هر گونه عملی و کاری که بتواند کاره نیمه کاره گذشته را به سرانجام برساند دوری ورزیم. کاره نیمه کاره را باید پایان داد و به سرانجام رساند. نباید از اشتباه کردن هراسید باید به تکرار ان نپردازیم
اکنون زمان این است که به اینده بنگریم هر نو نگرشی به گذشته که چرا ااینطور یا انطور شد ما را از گام برداشتن به جلو باز می دارد. هر گونه سرزنشی در رابطه با گذشته جلوی قدرت کاری ما را گرفته وبه سست کردن اراده ما برای رهایی از شرایط کنونی خواهد بود. تنها با ویژگیهای مثبت می توان گامهای درست و سازنده برای بهبودی زندگی خود و ازادی ایران برداشت. کلید ازادی ایران در دستان تک تک ما ایرانیان ازچنگال خونین حکومت ولایت فقیه اسلامی است. خواهستن توانستن است.هیچ قدرتی توان مبارزه با اراده مردم را ندارد.
اگر جدی باشیم ما را جدی خواهند گرفت.بیایم نهضت ایرانیان دمکرات را جدی گیرم وبه ساختن وتشکیل ان درهر مکانی که حتی چند ایرانی است بپردازیم تا با بوجود اوردن صدها و هزاران تشکیلات و گروه های نهضت ایرانیان دمکرات؛ به انتخاب رهبر و رهبران اینده ایران بپردازیم اگر چنین نکنیم و به خود نجنبیم و سرنوشت خود وایران را در دستان خود نگیریم دوباره داستان و تاریخ تکرار خواهد شد و رهبر ورهبران و جانشینان نو و جدیدی به من و تو به ما و به ایران تحمیل خواهد شد و برایمان انتخاب خواهند کرد و انگاه همچون انسانهای سست و بی اراده؛ بی دانش و نادان ؛ خود خواه و خودپرست ؛به پشت تکیه کرده و با انکار حقایق و واقعیت ها با کمال گستاخی کوشش می کنیم دستانمان را شسته و دیگران را مسول بدبختی ها و سرنوشت خود و کشوورمان قرار دهیم. پس بیایم تا اغازگر حماسه ای بزرگ برای سرنگونی کامل حکومت اسلامی در ایران باشیم. در نهضت ایرانیان دمکرات انتخاب رهبرهر گروه وتشکیلات کوچک چند نفره یا بزرگ مستقیما توسط اعضای ان است و تنها برای مدت چهار سال در دو دوره انتخاب می شوند واجازه کاندید شدن در دورهای بعدی را به هیج عنوانی نخواهند داشت.مذهب و ایده لوژی نهضت ایرانیان دمکرات ایرانیست است. ساده گی بودن ایده لوژی ایرانیست؛ نهضت ایرانیان دمکرات از ویژه گیهای مثبت ان است.
اکنون که به چاه عمیقی فرو رفته ایم باید همه نیرو و قدرت وتوانانی فیزکی وروحی وفکری خودمان را برای بیرون یا بالا امدن از این چاه عمیق بکار ببریم اکنون وقت وزمان ان نیست که به همدیگر حمله ور شویم که چرا؛ چطور وچگونه در این چاه افتاده ایم. برای پاسخ دادن به این همه سوالهای پاسخ داده نشده زمان ان نیز خواهد رسید.اکنون ایران بیش ازهر زمانی نیاز به ایرانیانی دارد که دلهایشان پر از مهر به ایران باشد. با پیوستن به نهضت ایرانیان دمکرات ؛ بیایم به ساختن تشکیلات بزرگی و با نظم و انظباطی همچون سپاه کورش والهام گرفته از درایت و هوشیاری سیاسی و نظامی بزرگترین قهرمان ایران زمین اغازگر مبارزه ای در ایران باشیم که تا سرنگونی کاملا حکومت ننگین اسلامی از پا ننشینم و برای رسیدن به چنین هدفی سوگند وفاداری به خون بی باکترین سرباز ایران بابک خرمدین یاد کنیم تا ازادی ایران و سرنگونی کامل حکومت ننگین اسلامی و برچیدن بساط دروخ وکلاهبرداری اخوند های کوچک وبزرگ وپاکسازی ذره وذره خاک پاک و زیبای ایران زمین از وجود این دروغگویان و کلاهبرداران حرفه ای و این پیام اوران خشونت؛ کینه ؛ستم و زوروسرکوب پرداخته تا برای همیشه ایران و ایرانی از بوی گنده شان اسوده شود.اگر برنخیزم به تدریج به نابودی ایران و ایرانیان خواهد شد و هرگز مورد بخشش نسلهای اینده قرار نخواهیم گرفت. . تنها وتنها در گورستانها است که بیداگران و دژخیمان از ستم و بیدادگری خود دست می کشند کسی شکنجه نمی شود؛ نه ستمگری است ونه ستم دیده ای.بیایم ایران را گورستان بیدادگران دژخیمان ودروغگویان و کلاهبرداران حکومت ولایت فقیه ننگین اسلامی سازیم.